«سید محمدعلی ابطحی» از مدیران اسبق وزارت ارشاد و مشاور ریاست جمهور دولت هفتم و هشتم در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس در مورد عملکرد یکساله وزارت ارشاد اظهار داشت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله وزارتخانههایی است که بخشی از عملکرد آن موفق بوده و بخشی دیگر ناموفق؛ بنابراین نمیتوان قضاوتی کلی در مورد آن ارائه داد. البته مقدمتاً باید عرض کنم که بخش عمدهای از بودجه وزارت ارشاد عملاً بلااستفاده شده است. چرا که اگر موسیقی، سینما، تئاتر و حتی کتاب را در نظر بگیریم، امروزه عمدتاً این حوزهها در فضای مجازی و خارج از چارچوب وزارت ارشاد شکل میگیرند و بر روی آنها فعالیت میشود؛ در نتیجه حضور وزارت ارشاد در این عرصهها چندان موضوعیت ندارد. با این حال، از آنجا که امکانات در اختیار این وزارتخانه است، باید به آن توجه داشت.
وی افزود: در خصوص حوزههای هنری، به ویژه در دوران جنگ، وزارت ارشاد را بسیار موفق میدانم. در عرصه تئاتر نوآوریهای قابل توجهی وجود داشته است. درباره سینما نیز اگر چشماندازی داشته باشیم، فیلمهایی که تاکنون تولید شده و نحوه برخوردها با مسئله اختصاص سانس های سینما، در مجموع قابل قبول بوده است. البته جهتگیری کلی سینما چندان نوآورانه نیست. حتی در انتخاب افراد برای جشنوارهها نیز این مسئله مشهود است. اکنون نسلی جدید در سینما ظهور کرده است؛ نسلی متفاوت از بنیانگذاران وضع موجود. ادبیات تغییر کرده، سبک فیلمسازی تغییر کرده، اما معیارهایی که برای قضاوت درباره فیلمسازی به کار میرود همان معیارهای دو دهه قبل است.
ابطحی با بیان این مطلب که بارها تأکید کردهام که اگر فیلمسازی نسل نوین دیده نشود، ناگزیر به سمت فیلمسازی غیررسمی سوق پیدا خواهد کرد و موفقیتهای آن نیز به همان حوزه منتقل میشود؛ تصریح نمود: بنابراین باید تلاش کرد تا فیلمسازی آینده نوآور باشد. این نوع فیلمسازی کاملاً متفاوت است؛ چه در انتخاب لوکیشن، چه در شیوه گفتگوها و چه در ساختار فیلم. ما به تماشای فیلمهای کمدی عادت کردهایم؛ فیلمهایی که حتی اگر به مسائل جدی هم بپردازند، بخشهای غیرضروری در آنها برای جوانان امروزی وجود دارد. نسلی که به فیلم علاقهمند است، به همین دلیل به سراغ منابع و رسانههای دیگر برای دیدن فیلم میرود.
او ادامه داد: برای نمونه، یک سریال چهار تا شش قسمتی ویژه نوجوانان که اخیراً بسیار مطرح شده است، حدود هفتاد تا هشتاد درصد آن مبتنی بر دیالوگ است، اما با استقبال گسترده مواجه شده است؛ در حالی که آثار حجیم و پرحجم چنین جذابیتی ندارند. چارچوبها به طور کلی دچار تغییر شدهاند و پیشبینی من این است که این
مسئول دفتر و مشاور ریاست جمهوری دولت موسوم به اصلاحات در مورد چگونگی هدایت فرهنگی بیان کرد: باید میان آرمان و واقعیت تفاوت قائل شد. در سطح آرمانی و آرزویی، هر حاکمیتی در هر نقطهای از جهان و با هر نوع ایدئولوژی و تفکری تمایل دارد که تمامی سیستمهای رسانهای و غیررسانهای در راستای دیدگاهها و نظریات حاکمیت شکل بگیرند. اما واقعیت این است که آن دوران سپری شده است. در هیچ حوزهای، اعم از اقتصاد و بانکهای مرکزی، دنیا متوقف نشده است. سیاستگذاری معنای بسیار کلان و متفاوتی یافته است و اینکه حاکمیت تصور کند میتواند با نظارت مستقیم یک علاقه را مدیریت کند، عملاً امکانپذیر نیست.
وی متذکر شد: فیلمهایی که نسل جوان تماشا میکند، حتی فیلمهایی که به تعبیر برخی «مبتذل» دانسته میشوند و علیه آنها فضاسازی رسانهای صورت میگیرد، مورد استقبال جوانان قرار میگیرند و باید برای دیدن آنها به این نسل سوبسید داده شود. به اعتقاد من ما باید خود را به این علاقهمندیها نزدیک کنیم و واقعبین باشیم. هدایت فرهنگی امکانپذیر است اما از مسیر درست آن؛ با نصیحت یا اجبار نمیتوان چنین هدایت فرهنگیای را تحقق بخشید. بلکه باید به نسل جدید اعتماد کرد، چرا که رفتار خود آنان در بسیاری از موارد حاصل نوعی هدایت است. هیچ ضرورتی وجود ندارد که مدیری بالای شصت یا هفتاد سال متولی نسلی باشد که هم از او باهوشتر است، هم اطلاعات بیشتری دارد و هم پایبندی بیشتری به ارزشهای اجتماعی.
ابطحی همچنین در پاسخ به این پرسش که اگر معیارهای دینی زیر سؤال بروند، چگونه باید واکنش نشان داد، اظهار نمود: به هر حال در تمام جهان ناهنجاریهایی وجود دارد، اما باید راهی یافت که ارتباط با جامعه حفظ شود تا اصل دین باقی بماند. معتقدم رفتارهای حجیم و نمایشی در حوزه دینداری، چه در صدا و سیما و چه در رسانهها، به جای ایجاد دینداری، موجب فرار از دین میشوند.
وی افزود: همچنین رفتار روحانیت، دینداران و اساساً آنچه در حکومت به نام دین انجام میشود، اگر قابل قبول و دفاع نباشد، همانند برخی سخنانی که با رویکرد متحجرانه و عقبمانده به نام دین مطرح میشوند، نه تنها دینداری نمیآورد بلکه جامعه را به بیدینی سوق میدهد. ما باید ابتدا اصل جامعه را دیندار کنیم، سپس آنان را به هنجارهای دینی پایبند سازیم.
معاون سابق امور بین الملل وزارت ارشاد همچنین در مورد عملکرد معاونت هنری وزارت ارشاد بیان کرد: به نظر من شاید تنها بخشی که بتوان از آن دفاع کرد، معاونت هنری است، به ویژه فعالیتهای دوران جنگ. پویایی و نشاطی که در کنسرتها، در حوزه تئاتر و در سایر فعالیتهای معاونت هنری وجود داشت، بیش از سایر حوزهها با فضای جامعه انطباق دارد. زیرا هم مسئول آن جوان و فعال است و هم در همان حوزهها حضور واقعی دارد. همچنین جریانهای ضدفرهنگی به شدت علیه آن موضع میگیرند و همین حجم مخالفت خود میتواند نشانگر قابل قبول بودن عملکرد معاونت هنری باشد.
این فعال سیاسی با اشاره به مسئله تعویق انتصاب مدیرکل هنرهای نمایشی تصریح نمود: باید توجه داشت که نهادهای نظارتی باید پاسخگو باشند، در حالی که چنین نیست. اگر قرار باشد واحدهای نظارتی با تفکری که دارند مدیران را تعیین کنند، اساساً دیگر نیازی به برگزاری انتخابات نبود!
«سید محمدعلی ابطحی» در پایان این گفت و گو خاطرنشان کرد: این مشکل تنها مربوط به وزارت ارشاد یا معاونت هنری نیست، بلکه در بسیاری از حوزههای دیگر نیز وجود دارد. برای نمونه در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد تقریباً تمامی امور به نهادهای بیرونی سپرده شده است
ارسال نظر